راهنمایی های یادگیری زبان: ۳ نکته برای شروع سریع و موفق
1. از درخواست کمک نترسید.
یکی از اولین چیزهایی که باید یاد بگیرید، این است که چگونه میتوانید بپرسید “چطور باید…؟” این واقعاً به شما کمک خواهد کرد.
هیچ نیازی به شرمندگی در درخواست کمک نیست.
در واقع، درخواست مشاوره و کمک از زبان مادری شما را مسلطتر میکند.
نکتهای که درباره یادگیری از کتابها و منابع وجود دارد، این است که آنها اغلب زبان رسمی و از نظر گرامری کامل را آموزش میدهند. این عالی است، اما اینطور نیست که مردم روز به روز صحبت میکنند.
وقتی از یک زبان مادری میپرسید که چطور چیزی بگوید، اغلب پاسخی اصطلاحی یا محاورهای به شما میدهند.
زبان محاورهای زبان غیر رسمی است. این کلمات و عبارات عامیانهای هستند که ما هنگام صحبت با دوستان و خانواده خود استفاده میکنیم. این زبان طبیعیتر و آزادتر از زبان کتاب درسی رسمی است.
وقتی یک کتاب یا دوره زبان را انتخاب میکنید، برخی از اولین عبارات پوشش داده شده مواردی مانند «عصر بخیر» هستند. اسم من…مال تو چیست؟» هر چند مودبانه باشد، اینطور نیست که مردم بیشتر اوقات صحبت کنند.
اصطلاحات قطعات فوق العادهای از زبان هستند. آنها عباراتی هستند که تمایل بیشتری به خلاقیت و تجسم دارند. شما همیشه نمیتوانید معنی آنها را تنها از روی کلمات بفهمید.
به عنوان مثال، در زبان انگلیسی، ما از عبارت “over the moon” به معنای شاد یا وجد استفاده میکنیم. شما نمیتوانید فقط با خواندن یا شنیدن آن حدس بزنید که چه معنایی دارد. زمینه به شما ایده خوبی میدهد، اما بهتر است در مورد آن بپرسید.
اصطلاحات دیگر خود توضیحیتر هستند، اما شما آنها را انتخاب نمیکنید مگر اینکه با افراد بومی صحبت کنید و از آنها راهنمایی بخواهید.
در زبان ولزی یک اصطلاح طعنهآمیز زیبا وجود دارد. مثل این مربای قابلمهای fel rhech mewn. ترجمه تحت اللفظی آن مانند گوز در کوزه مربا است.
احتمالاً میتوانید حدس بزنید که به معنای بیفایده است، اما ممکن است بخواهید توضیح دهید!
2. تماشای صحبت دیگران و همچنین گوش دادن.
انسان ها قادر به تلفظ هر زبانی هستند. فقط باید دهان، لب ها و تارهای صوتی خود را تمرین دهید. تماشای اینکه دیگران چگونه دهان و زبان خود را حرکت می دهند می تواند به شما در این امر کمک کند.
در برخی از زبان ها، برخی صداها کاملاً متفاوت از صداهای انگلیسی هستند. من به صدای غلتشی «r» در اسپانیایی، صدای ll در ولزی، ایسلندی، سوئدی و فنلاندی و صداهای تونال در ماندارین فکر میکنم.
مراقب شکل دهان و نحوه استفاده از زبان باشید. در مورد آن ترسناک نباشید، فقط یک یادداشت ذهنی داشته باشید.
باز هم، رسانه ضبط شده بهترین دوست شما در اینجا است. به عقب برگردید و صحبت بازیگران یا مجریان را تماشا کنید. اگر می توانید سرعت ویدیو را کم کنید.
برای زبانهای Khoisan و Bantu، دو خانواده از زبانهای آفریقایی که از صداهای کلیک استفاده میکنند، تماشای نحوه صحبت افراد بومی بسیار ارزشمند است.
صداها با موقعیت های مختلف زبان و دهان ساخته می شوند. تماشای نحوه ساخت آنها می تواند به شما در ایجاد صداها و جلوگیری از ارتباط نادرست کمک کند.
3. آن را به تعویق نیندازید!
تعویق انداختن یادگیری زبان شما را حتی قبل از شروع از بین میبرد.
آبراهام لینکلن یک بار گفت: «شش ساعت به من فرصت بده تا یک درخت را بچینم و من چهار ساعت اول را صرف تیز کردن تبر خواهم کرد.»
او نیز مانند بسیاری از انسانها اهل تعلل بود.
این بخش عجیبی از شرایط انسان است. به عنوان یک قاعده کلی، ما ترجیح میدهیم کارها را به تعویق بیندازیم. حتی گاهی اوقات کارهایی را که دوست داریم انجام دهیم به تعویق میاندازیم.
وقتی کار را به تعویق میاندازیم، کمبود وقت خود را مقصر میدانیم. «من کمی اسپانیایی میکنم، اما باید قبل از فردا ظرفها را بشورم.» «زمانی برای انجام روسیام ندارم.» من باید فریزر را مرتب کنم.
با این حال، اهمال کاری ربطی به مدیریت زمان ندارد. این یک تاکتیک احساسی است. ما کار را به تعویق میاندازیم زیرا ارتباط منفی با کار در دست داریم.
برای برخی از افراد، ترس از شکست در یک زبان جدید باعث میشود که به سمت کشوی جوراب بروند و شروع به جفت کردن جوراب کنند. دیگران طاقت بیحوصلگی یا ناامیدی را ندارند، بنابراین از شربت خانه بیرون میروند.
اساساً آنچه اتفاق میافتد این است که ما روی خلق و خوی منفی متمرکز میشویم و سعی میکنیم قبل از انجام هر کار دیگری با آن مقابله کنیم. البته این ما را از شروع واقعی کار اصلی باز میدارد.
هرچند ناامید کننده نیست، بهترین راه برای ترک عادت به تعویق انداختن کار این است که با خودتان مهربان باشید. کتک زدن خود در مورد آن فقط باعث استرس بیشتر شما میشود و تداعیهای منفی بیشتری ایجاد میکند.
دفعه بعد که متوجه شدید به جای یادگیری زبان اسپانیایی، سیدیهای خود را حروفالفبا میکنید، خود را ببخشید و ادامه دهید.
یکی دیگر از راههای خوب برای غلبه بر ترس، ایجاد ارتباط مثبت است. به جای تمرکز بر ترس از شکست، بر آنچه از یادگیری یک زبان جدید به دست خواهید آورد تمرکز کنید.
در نهایت، تقسیم کارها به کارهای کوچک و کوچک، شروع را آسانتر میکند.